از دل تا قلم
دل نوشته های هنری ادبی یک نویسنده
|
|
سخنی با شما : سلام دوستان عزیز و گرامی :
مدتها بود که قصد داشتم تجربه های ناچیز و اندکم را در زمینه هنر نویسندگی در اختیار مردم سرزمین پاکم مخصوصاً نسل جوان (که می دانم بسیاری از آنان این شاخه ی هنری را که به راستی زبان گویای بین سرزمین ها و انتقال فهم و شعور و فرهنگ بین ملت هاست) بگذارم. اما به هر دلیل این امر میسر نشد تا اینکه با همت عالی دوستانی بهتر از برگ گل، مقدمات اولیه مهیا و سرانجام کلید کار زده شد تا اینجانب بتوانم آموخته هایم را بین علاقمندان تقسیم کنم. چرا که (( زکات علم آموختن علم یاد دادن است.)) کمی با خود فکر کردم که ابتدا باید از کجا شروع کنم و چگونه شروع کنم تا یادگیری برای مخاطبانم بسیار شیرین جذاب و دارای جاذبه و کشش باشد، تا اینکه به این نتیجه رسیدم مطلبم را تا حد امکان کوتاه و مختصر و در زمانی اندک اما مفید و قابل فهم و یادگیری بیان کنم تا ملالی برای عزیزانی که قصد پیگیری و ادامه ی بحث ها را دارند بوجود نیاید. تصمیم گرفتم در ابتدای امر با آموزش داستان نویسی کار را آغاز کنم و پس از آنکه دریافتم مخاطبانم کاملاً از آموخته های خود احساس رضایت دارند به مبحث نمایشنامه نویسی و سپس فیلمنامه نویسی در سطح حرفه ای بپردازم. شاید برای مخاطبان عزیزم این سوال بوجود بیاید که هدف نویسنده از ایجاد این وبلاگ چیست؟ و چرا باید وقت و هزینه گذاشته و آموخته های خود را در اختیار ما بگذارد؟ در جواب این سوال باید عرض کنم که هدف من در ابتدا رضای خداوند است و در مرحله ی بعد عدم هزینه یادگیری این گونه مباحث برای جوانانی است که شاید وقت و قدرت پرداخت مبالغ سنگین این گونه کلاس های آزاد هنری را نداشته تا بتوانند به دنیای زیبای هنر نویسندگی پا بگذارند و در مرحله ی بعد ایجاد شغل و کسب در آمد و کارآفرینی برای نسل جوان از این طریق در جامعه و آشنایی با هنر و هنرمندانی در این رابطه بوده و در آخر کشف استعدادها و یافتن دوستان خوب و نازنینی که تا به حال افتخار آشنایی با آنها را نداشته ام. خواهشمندم نظرات خود را برایم بنویسید تا پس از کسب رضایت و اجازه از شما با هم این فضای دوستانه را به امید خدا شروع کنیم.
جلسه (1) آموزش داستان نویسی به روش بسیار ساده مقدمه : از زمانی که انسان خط را پدید آورد و توانست منظور و مقصود خود را در قالب کلمه و جملات بهتر بیان کند، همراه با آن دغدغه نوشتن نیز آغاز شد و دانستهها و آموخته های شفاهی ملتها به صورت مکتوب به سراسر جهان انتقال یافت و به این وسیله علم و آگاهی بشر با سرعتی وصف ناپذیر در بین ملل مختلف رواج پیدا کرد و ملتها با علوم و فرهنگ یکدیگر آشنا شدند و طی قرون متمادی رفته، رفته این علوم مکتوب به شاخه های گوناگون تقسیم شد و شاخهای از آن درخت تنومند دانش بشری به عنوان ادبیات مکتوب شکل گرفت. این نوع از ادبیات که از افسانههای کهن و اساطیر جهان بوجود آمده بودند، به عنوان رمانس و بعد از آن رمان که به عنوان فرزند رمانس از آن یاد میشود در فرهنگ اقوام مختلف شکل گرفت و رشد بسیاری یافت و کسانی که در جمع آوری این گونه از ادبیات افسانهای یا شفاهی ملل تلاش کردند یا به خلق نوشتههایی از این دست میپرداختند در بین مردم به عنوان نویسنده رمانس یاد میشدند و از احترام و جایگاه خاصی برخوردار بودند. زیرا آنان دارای استعدادی فطری در زمینهی نوشتن رمانس، رمان و داستانهای کوتاه و بلندی در جهت آگاهی و انبساط خاطر و انتقال دانش مردمی بودند که از خواندن این گونه نوشتهها احساس لذت و شادی میکردند، که البته در آن زمان کمتر کسی قادر به انجام چنین کاری بود. چه کسی میتواند نویسنده شود؟ بایدبدانیم که هنر نویسندگی علیرغم آنچه تاکنون گفته شده و ما نیز شنیدهایم، کار سخت و دشواری نیست! شاید بپرسید چگونه چنین چیزی ممکن است؟! در جواب باید گفت : هنر نویسندگی زمانی آسان به نظر میرسد که هنگام قدم گذاشتن در این زمینه ابتدا خود را محک بزنیم تا بدانیم آیا دارای استعداد فطری و توان فکری و ذوق نوشتن هستیم یا نه! اگر توان چنین کاری را در خود مشاهده کردیم باید قدم در راه آموزش این فن بگذاریم تا با عناصر شکل دهندهی داستان و تکنیکهای مربوط به اصول داستان نویسی آشنا شویم، زیرا داشتن استعداد فطری و ذوق نوشتن منهای دانستن قواعد و تکنیک نویسندگی ما را به سر منزل مقصود نمیرساند و تنها کسانی میتواند در دنیای نویسندگی باقی بمانند که این قواعد را به درستی بدانند و با آموختن همین تکنیک و قواعد است که به صراحت میتوان گفت که این رشتهی هنری آنقدرها هم سخت نیست که نتوان آن را فرا گرفت و در زندگی به کار بست و در خدمت مردم بود! ابزار و مصالح مناسب برای یک نویسنده چیست؟ همانطور که برای شروع و انجام هر کاری نیاز به آگاهی و ابزار و لوازم مناسب داریم، برای نوشتن یک داستان خوب نیز ما نیازمند به ابزار و مصالح مناسب در این زمینه هستیم. بطور مثال، نجاری که میخواهد در یا پنجرهای بسازد، اگر لوازمی چون چوب، اره، چکش، میخ، چسب و ... در اختیار نداشته باشد، هرگز قادر به ساختن در و پنجره نخواهد بود. برای خلق یک داستان خوب و جذاب، نویسنده باید مطالعهی زیادی از آثار دیگران داشته باشد و با انواع و اقسام سبکهای داستان نویسی آشنا باشد تا بتواند با دیدی باز به خلق اثر خود بپردازد و آن را برای بهبود بیشتر با داستانهای قوی و ماندگار نویسندگان مختلف جهان مقایسه کند تا از این راه عیوب و کاستیهای کارش را دریابد و درصدد رفع آن برآید. در واقع میتوان گفت که یک نویسنده باید اطلاعاتش به روز بوده و از اخبار و حوادث داخل و خارج از مرزهای کشورش تا حد ممکن آگاه باشد، شعر و ترانه بخواند، روزنامههای مختلف را مرور کند و در جریان اخبارهای سیاسی، هنری، اجتماعی، اقتصادی و ... قرار گیرد. چرا که دانستن و مطالعهی هر یک از اینها در یافتن موضوع یا سوژه برای خلق یک اثر خوب و بیاد ماندنی میتواند به ما کمک فراوانی کند. کم نویسندگانی نیستند که تنها با شنیدن یک اثر موسیقی از آن الهام گرفته و اثری بینظیر خلق کردهاند، یا نویسندگانی که با مشاهدهی حادثهای کوچک، آثاری بزرگ پدید آوردهاند و ... نویسندهی باهوش باید در جهت یافتن موضوعی برای نوشتن اثرش، زیاد مطالعه کند، با دقت به سخنان دیگران گوش دهد، بیش از آنکه بگوید، بنویسد و به اشیاء و افراد محیط اطرافش با دقت بنگرد و خلاصه اینکه، نویسندهی موفق از تجربیات خود و دیگران در جهت یافتن موضوع همیشه بهترین و بیشترین استفاده را میبرد. ********************* جلسه (2) موضوع در داستان : اولین چیزی که برای نوشتن و خلق داستان مهم است، موضوع یا سوژه است. یکی از دغدغههای نوشتن بخصوص برای افراد مبتدی یافتن موضوع است . پدید آوردن یک اثر خوب نیاز به موضوع یا تم دارد ، اما نه هر موضوعی، بلکه موضوعی که ارزش نوشتن را داشته باشد. موضوع میتواند براساس واقعیت یا تخیل نویسنده انتخاب شود. بدون اغراق شاید بتوان گفت که علیرغم تصور بعضی از جوانان، یافتن موضوع مناسب برای نوشتن کار سخت و دشواری نیست و تنها نیاز به کمی دقت و توجه به آنچه در پیرامون ماست دارد. از خانه، کوچه و خیابان، محل کار و غیره... با دیدی جستجو گرایانه میتوان موضوعی ناب به دست آورد. چگونه میتوان از محیطی که در آن زندگی میکنیم به موضوع دست یافت؟ این نکته کاملاً جنبهی شخصی داشته و بستگی به خلاقیت ذهنی افراد دارد. گاهی با مطالعهی یک روزنامه، گاهی با خواندن داستان و سرنوشت ملل مختلف، گاهی با دیدن یک برنامهی تلویزیونی یا گفتگوی به ظاهر سادهی یک دوست و تجربههای تلخ و شیرین و حوادث روزگار خود میتوان به موضوعات مختلفی دست یافت و آن را سرمایهای برای خلق داستانی بسیار زیبا و شگفت انگیز قرار داد. کم نیستند نویسندگانی که با انتخاب یک موضوع به ظاهر ساده و کم اهمیت دست به خلق آثاری بزرگ و ماندگار در جهان زدهاند. طرح داستان : پس از یافتن موضوع و دقت و تفکر در آن، نویسنده باید طرحی جامع و کامل از موضوع انتخابیاش ترسیم کند. طرح داستان چیست؟ طرح داستان خلاصه و کلیات اساسی و مهم داستانی است که قرار است با دستان پُر توان شما نوشته شود. در واقع طرح داستان نقشهی کار شماست. یک مهندس معمار برای ساختن خانهای زیبا و با دوام نیاز به نقشه و طرحی خوب دارد. هر چه این نقشه یا طرح با دقت و اصول صحیح طراحی و ابزار و مصالح مناسب برایش در نظر گرفته شده باشد، به همان میزان خانهای زیبا و مقاوم خواهیم داشت. در داستان نیز به همین گونه است. یعنی هر چه وقایع و حوادث موجود در داستان رابطهی علت و معلولی بیشتری با اعضای یکدیگر داشته باشند و بافت منطقی مناسبی بین اجزاء و عناصر داستان موجود باشد و مجموعهی بحرانها ، اتفاقات و حوادث چون حلقههای یک زنجیر به یکدیگر متصل باشند ما داستانی باور پذیرتر، خواندنی تر، جذابتر خواهیم داشت. پس همانطور که از نقشهی خوب، ساختمانی خوب حاصل میشود، از طرح جامع و کامل نیز داستانی خوب پدید میآید و طرح جامع و کامل طرحی است که نویسندهی آن بداند چگونه داستان را شروع کند، چگونه ادامه دهد و چگونه آن را به پایان برساند، درست مانند کوه نوردی که میداند برای صعودی موفق از قلهای مرتفع، ابتدا چطور شروع کند، چگونه مسیر را طی کرده و چگونه به قله رسیده و مسیر را به پایان برساند. عناصر تشکیل دهنده طرح چیست؟ شخصیت، زمان، مکان و حادثه عناصر تشکیل دهندهی طرح هستند. برای روشن شدن مطلب مثالی میآورم. همهی شما با داستان چوپان دروغگو در دوران ابتدایی آشنا هستید. پسرک چوپان شخصیت اصلی در این داستان محسوب میشود. مکان داستان در روستاست و زمان آن نیز میتواند صبح یا بعد از ظهر یک روز بهاری یا تابستانی باشد و حادثه در این داستان لحظهای است که گرگ به گوسفندان حمله میکند. در هنگام طرح داستان این چهار عنصر را باید در نظر بگیریم. زیرا هیچ داستانی بدون نوشتن این عناصر خلق نخواهد شد. پس ما برای نوشتن داستان ابتدا موضوع را پیدا میکنیم، سپس خلاصهی آنچه را میخواهیم دربارهاش بنویسیم را از آغاز تا انتها بصورت کلی با رعایت روابط علت و معلولی بین اجزاء داستان همراه با شخصیتها و حوادث و زمان و مکان در داستان بر روی کاغذ میآوریم و چندین بار آن را با دقت مورد بررسی قرار میدهیم. پیام در داستان : همانطور که نمیتوان در جهان چیزی را یافت که بدون هدف و غایت بوجود آمده باشد، هیچ داستان یا اثری هنری را نیز نمیتوان یافت که بدون پیام یا هدفی خاص پدید آمده باشد. پیام و غایتی را که در داستان دنبال میشود، پیام داستان نامیده میشود. پیام داستان هرگز نباید مستقیم بیان شود، بلکه باید درون داستان مستتر و پنهان باشد و خواننده خود با مطالعه آن را بدست آورد. مثلاً نویسنده در پایان داستان نگوید : پس به این نتیجه میرسیم که نباید کار بدی در زندگی انجام داد، یا هر کس کار بدی انجام دهد، سزایش مانند شخصیت داستان خواهد شد و غیره... |
قالب های نازترین جوک و اس ام اس زیباترین سایت ایرانی جدید ترین سایت عکس نازترین عکسهای ایرانی بهترین سرویس وبلاگ دهی وبلاگ دهی LoxBlog.Com |